دوستت دارم آرکان ؛ این تنها حرفهای است که در آن ماهرم و دوست و دشمن بهخاطر به من حسد میبرند..
رمان من خواب بودم از نرگس نجمی
رمان من خواب بودم از نرگس نجمی
نجوا کرد
-تنها موندم، دستم رو بگیر
آرکا دست پیش برد و در دقایق آخری که نفسهای نجوا به شماره افتاده بود، دستش را گرفت، بلندش کرد.
نجوا زمزمه کرد.
-دوستم داری؟
آرکا لب زد.
-تا بینهایت بار بعد از آخرین نفسم.
خلاصه داستان:
” دختری از جنس غم، تنهایی، میخواهد زندگی را زندگی کند و هر لحظه به بنبست میخورد.
بنبستهایی که آرکا آنها را باز میکند و کمکم عشق جوانه میزند.
اما در پس این عشق، سایهی زنی نشسته که تاریکی را در قلب نجوا میکارد و آنقدر این جوانه بزرگ میشود که تمام اعتمادش از بین میرود.
آرکا فریاد میزند دروغ است و نجوا گوش هایش را میبندد.
سوء تفاهمی به بزرگی نابودگر عشق، آنها را از هم جدا میکند.
دوستت دارمها خفه میشوند زیر سایهی بیاعتمادی و شک، و هر دو گم میشوند.
کجای قصه دوباره به هم خواهند رسید؟
برای دانلود رمان عشفت را دار میزنم از نویسنده همین کتاب کلیک نمایید.
میثم حسینخانی –
تست نظر محصول