هر شروعی، پایانی دارید ، هر امدی ، رفتی دارد ، هر رسیدی ، سر رسیدی دارد ، هر تولدی ، مرگی دارد تا که خفتــــیم همه بیدار شدند تا که رفتیم همگی یار شدند قدر آن شیـــشه بدانید که هست نه در آن لحظه که افتاد و شکست
رمان غزل از فهیمه بزرگزاد
رمان غزل از فهیمه بزرگزاد
خلاصه داستان :
غزل به همراه خانواده اش برای گذراندن تعطیلات پا به خانه باغی می گذارد
که خانواده عمویش در آنجا زندگی می کردند و طی آشنا شدن بامهران پسرصاحب آن باغ به او علاقه مند میشود
که روند زندگیش را دچار چالش و افت و خیزهای متعدد می کند
برای خرید رمان جذاب سنگلاخ کلیک نمایید
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.